سايت عربي براي همه را  از طریق یکی از این دو آدرس باز کنید:

www.arabiforall.com/

http://arabicforall.rozblog.com/

قابل توجه معلمان عربی و اساتید مکالمه و مراکز آموزش زبان عربی

معرفی معلمان عربی و مترجمان و اساتید زبان عربی برای تدریس خصوصی و.... در سایت عربی برای همه!

دهها ضرب المثل عربی با معادل آنها به فارسی

3- الید الواحده لا تصفّق (یك دست صدا ندارد)
4- وهب الأمیر ما لا یملك (از كیسة خلیفه می‌بخشد)
5- و للناس فیما یعشقون مذاهب (سلیقه‌ها یكنواخت نیست)
6- هل یصلح العطّار ما أفسد الدّهر (آب رفته به جوی باز نیاید)
7- من یمدح العروس إلّا أهلها (هیچ كس نمی‌گوید ماست من ترش است)
8- من كثر كلامه كثر ملامه (پرگو خطاگوست)
9- من قرع باباً و لجّ و لج (عاقبت جوینده یابنده است)
10- من طلب العلی سهر اللیالی (گنج خواهی در طلب رنجی ببر)
11- من طلب شیئاً وجدّ وجد (عاقبت جوینده یابنده بود)
12- من طلب أخاً بلا عیب بقی بلا أخ. (گل بی‌خار خداست یا كجاست)
13- من حفر بئراً لأخیه وقع فیها (چاه مكن بهر كسی اول خودت دوم كسی)
14- من جدّ وجد (عاقبت جوینده یابنده بود)
15- من صارع الحقّ صرعه (با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد)
16- المعیدی تسمع به خیر من أن تراه (آواز دهل شنیدن از دور خوش است)
17- المحنه إذا شاعت سهلت (مرگ به انبوه، جشن باشد)
18- لكلّ فرعون موسی (دست بالای دست بسیار است)
19- لكلّ مقام مقال (هر سخنی جایی و هر نكته مكانی دارد)
20- ماحكّ جلدك مثل ظفرك (كسی نخارد پشت من جز ناخن انگشت من)
21- ماهكذا تورد یا سعد الإبل (راهش این نیست) (این ره كه تو می‌روی به تركستان است)
2- الكلام یجرّ الكلام (حرف حرف می‌آورد)
23- كلم اللسان أنكی من كلم السنان (زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است)
24- كالمستجیر من الرّمضاء بالنّار (از چاله به چاه افتادن) (از بیم مار در دهان اژدها رفتن)
25- كلّ رأس به صداع (هر سری دردی دارد)
26- كلّ شاه تناط برجلیها (هر كس را در قبر خود می‌گذارند)
27- لا تؤخر عمل الیوم إلی غدٍ (كار امروز را به فردا میفكن)
28- لا یؤخذ المرء بذنب أخیه (گناه دیگری را بر تو نخواهند نوشت)
29- لكلّ جدید لذّه (نو كه آمد به بازار كهنه شود دل آزار)
30- لكلّ صارم نبوه (انسان جایزالخطا است)
31- لا یلدغ المرء من جحر مرّتین (آدم یك بار پایش در چاله می‌رود)
32- علی نفسها جنت براقش (خودم كردم كه لعنت بر خودم باد)
33- عند الشدائد تعرف الإخوان (دوست آن باشد كه گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی)
34- غاب القطّ إلعب یا فار (حال میدان برایت خالی شده هر چه می‌خواهی بكن)
35- فعل المرء یدلّ علی أصله (از كوزه همان برود تراود كه در اوست)
36- فوق كلّ ذی علم علیم (دست بالای دست بسیار است)
37- كالشمس فی رابعه النهار (مثل روز روشن)
38- كلام اللیل یمحوه النهار (كنایه بر كسی كه به قول خود عمل نمی‌كند)
39- قاب قوسین أو أدنی (كنایه از بسیار نزدیك بودن)
40- الصبر مفتاح الفرج (گر صبر كنی زغوره حلوا سازی)
41- الطیور علی أشكالها تقع (كبوتر با كبوتر باز با باز كند همجنس با همجنس پرواز)
42- عاد بخفّی حنین ـ عاد صفر الیدین (دست خالی بازگشت ـ دست از پا درازتر برگشت)
43- عصفور فی الید خیر من عشره علی الشجره (سركه نقد به زحلوای نسیه)
44- ربّ سكوت أبلغ من كلام (چه بسا سكوتی كه از سخن گفتن شیواتر است)
45- السكوت أخو الرّضا (سكوت علامت رضاست)
46- سبق السیف العذل (دیگر كار از كار گذشت)
47- زاد الطّین بلّه (خواست ابرویش را درست كند زد چشمش را كور كرد)
48- رحم الله إمری‌ء عمل عملاً صالحاً فأتقنه (كار نیكو كردن از پر كردن است)
49- حبه حبه تصبح قبه (قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود)
50- الحسود لا یسود (حسود هرگز نیاسود)
51- الحقّ مرّ (حرف حق تلخ است)
52- خیر الأمور أوسطها (اندازه نگهدار كه اندازه نكوست)
53- خیر البرّ عاجله (در كار خیر حاجت هیچ استخاره نیست)
54- خیر الناس من ینفع الناس (بهترین مردم كسی است كه به مردم نفعی برساند)
55- خیر الكلام ما قلّ و دلّ (كم گوی و گزیده گوی چون درّ تا جهان زاندك شود پر)
56- خالف تعرف (مخالفت كن و مشهور شو)
57- أین الثری و أین الثریّا (این كجا و آن كجا) (تفاوت از زمین تا آسمان است)
58- بات یشوی القراح (آه ندارد كه با ناله سودا كند)
59- بلغ السّكین العظم (كارد به استخوان رسید) (كاسة صبرش لبریز شد)
60- بیضه الیوم خیر من دجاجه الغد (سركه نقد به زحلوای نسیه است)
منبع: وبلاگ آقای کشاورز

۱۱ دی ۱۳۸۸

دهها ضرب المثل عربی با معادل آنها به فارسی

3- الید الواحده لا تصفّق (یك دست صدا ندارد)
4- وهب الأمیر ما لا یملك (از كیسة خلیفه می‌بخشد)
5- و للناس فیما یعشقون مذاهب (سلیقه‌ها یكنواخت نیست)
6- هل یصلح العطّار ما أفسد الدّهر (آب رفته به جوی باز نیاید)
7- من یمدح العروس إلّا أهلها (هیچ كس نمی‌گوید ماست من ترش است)
8- من كثر كلامه كثر ملامه (پرگو خطاگوست)
9- من قرع باباً و لجّ و لج (عاقبت جوینده یابنده است)
10- من طلب العلی سهر اللیالی (گنج خواهی در طلب رنجی ببر)
11- من طلب شیئاً وجدّ وجد (عاقبت جوینده یابنده بود)
12- من طلب أخاً بلا عیب بقی بلا أخ. (گل بی‌خار خداست یا كجاست)
13- من حفر بئراً لأخیه وقع فیها (چاه مكن بهر كسی اول خودت دوم كسی)
14- من جدّ وجد (عاقبت جوینده یابنده بود)
15- من صارع الحقّ صرعه (با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد)
16- المعیدی تسمع به خیر من أن تراه (آواز دهل شنیدن از دور خوش است)
17- المحنه إذا شاعت سهلت (مرگ به انبوه، جشن باشد)
18- لكلّ فرعون موسی (دست بالای دست بسیار است)
19- لكلّ مقام مقال (هر سخنی جایی و هر نكته مكانی دارد)
20- ماحكّ جلدك مثل ظفرك (كسی نخارد پشت من جز ناخن انگشت من)
21- ماهكذا تورد یا سعد الإبل (راهش این نیست) (این ره كه تو می‌روی به تركستان است)
2- الكلام یجرّ الكلام (حرف حرف می‌آورد)
23- كلم اللسان أنكی من كلم السنان (زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است)
24- كالمستجیر من الرّمضاء بالنّار (از چاله به چاه افتادن) (از بیم مار در دهان اژدها رفتن)
25- كلّ رأس به صداع (هر سری دردی دارد)
26- كلّ شاه تناط برجلیها (هر كس را در قبر خود می‌گذارند)
27- لا تؤخر عمل الیوم إلی غدٍ (كار امروز را به فردا میفكن)
28- لا یؤخذ المرء بذنب أخیه (گناه دیگری را بر تو نخواهند نوشت)
29- لكلّ جدید لذّه (نو كه آمد به بازار كهنه شود دل آزار)
30- لكلّ صارم نبوه (انسان جایزالخطا است)
31- لا یلدغ المرء من جحر مرّتین (آدم یك بار پایش در چاله می‌رود)
32- علی نفسها جنت براقش (خودم كردم كه لعنت بر خودم باد)
33- عند الشدائد تعرف الإخوان (دوست آن باشد كه گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی)
34- غاب القطّ إلعب یا فار (حال میدان برایت خالی شده هر چه می‌خواهی بكن)
35- فعل المرء یدلّ علی أصله (از كوزه همان برود تراود كه در اوست)
36- فوق كلّ ذی علم علیم (دست بالای دست بسیار است)
37- كالشمس فی رابعه النهار (مثل روز روشن)
38- كلام اللیل یمحوه النهار (كنایه بر كسی كه به قول خود عمل نمی‌كند)
39- قاب قوسین أو أدنی (كنایه از بسیار نزدیك بودن)
40- الصبر مفتاح الفرج (گر صبر كنی زغوره حلوا سازی)
41- الطیور علی أشكالها تقع (كبوتر با كبوتر باز با باز كند همجنس با همجنس پرواز)
42- عاد بخفّی حنین ـ عاد صفر الیدین (دست خالی بازگشت ـ دست از پا درازتر برگشت)
43- عصفور فی الید خیر من عشره علی الشجره (سركه نقد به زحلوای نسیه)
44- ربّ سكوت أبلغ من كلام (چه بسا سكوتی كه از سخن گفتن شیواتر است)
45- السكوت أخو الرّضا (سكوت علامت رضاست)
46- سبق السیف العذل (دیگر كار از كار گذشت)
47- زاد الطّین بلّه (خواست ابرویش را درست كند زد چشمش را كور كرد)
48- رحم الله إمری‌ء عمل عملاً صالحاً فأتقنه (كار نیكو كردن از پر كردن است)
49- حبه حبه تصبح قبه (قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود)
50- الحسود لا یسود (حسود هرگز نیاسود)
51- الحقّ مرّ (حرف حق تلخ است)
52- خیر الأمور أوسطها (اندازه نگهدار كه اندازه نكوست)
53- خیر البرّ عاجله (در كار خیر حاجت هیچ استخاره نیست)
54- خیر الناس من ینفع الناس (بهترین مردم كسی است كه به مردم نفعی برساند)
55- خیر الكلام ما قلّ و دلّ (كم گوی و گزیده گوی چون درّ تا جهان زاندك شود پر)
56- خالف تعرف (مخالفت كن و مشهور شو)
57- أین الثری و أین الثریّا (این كجا و آن كجا) (تفاوت از زمین تا آسمان است)
58- بات یشوی القراح (آه ندارد كه با ناله سودا كند)
59- بلغ السّكین العظم (كارد به استخوان رسید) (كاسة صبرش لبریز شد)
60- بیضه الیوم خیر من دجاجه الغد (سركه نقد به زحلوای نسیه است)
منبع: وبلاگ آقای کشاورز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر